کولاکوویچ: تنها هدفم تبدیل المپیک به یک داستان زیبا برای والیبال ایران بود، از نظر روحی آسیب دیدم
به گزارش اسلیم فا، سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران گفت: من از فدراسیون ایران تقاضای غرامت نکردم، چون تنها هدفم تبدیل المپیک به یک داستان زیبا برای والیبال ایران بود.
به گزارش خبرنگاران، فسخ توافقی قرارداد ایگور کولاکوویچ با فدراسیون والیبال ایران در آخرین مراحل واقع شده است و تنها جزئیات مختصری برای انتها دادن همکاری طرفین باقی مانده است.
سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران در این مورد به یک خبرگزاری صربستانی گفت: من هنوز به صورت رسمی سرمربی تیم ملی والیبال ایران هستم، چون هنوز قراردادم با فدراسیون ایران به انتها نرسیده و قرارداد فعلی من، ماه سپتامبر منقضی می شود، ولی در عمل، همه چیز متفاوت است. من با مشاهده شرایط و تعویق یک ساله المپیک، حدود 20 روز پیش با فدراسیون ایران تماس گرفتم تا در مورد شرایط جدید صحبت کنیم، ولی به صراحت من گفته شد که به دلیل مسائل مالی، رئیس فدراسیون، علاقه ای به ادامه همکاری با من ندارد. من یک تیم خوب با کادری حرفه ای تشکیل داده بودم که به هدف بزرگ و مهم خودمان یعنی صعود به المپیک، دست پیدا کرده بودیم. علاوه بر این افتخارات دیگری هم در کارنامه ما ثبت شده است.
کولاکوویچ ادامه داد: از من خواسته شد تا در مورد فسخ قراردادم با رسانه های ایرانی مصاحبه نکنم و به همین خاطر کسی حقیقت را نمی داند. با این حال، خبر لغو توافقی قراردادم و شایعاتی که در مورد جانشین احتمالی من منتشر شد برای من مسائلی به وجود آورد. افراد در دنیا والیبال فکر می کنند که من مرتکب اشتباه یا خلافی شده و اخراج شده ام، چون برای آنها فسخ قرارداد با کسی که همه خواسته های کارفرمای خود را برآورده کرده است، معنی ندارد. از طرفی من درک می کنم که هر کارفرمایی، حق تغییر نظر خود و تغییر کارمندانش قبل از انتها قرارداد را دارد.
سرمربی پیشین تیم ملی صربستان شرح داد: من بیشتر از نظر روحی آسیب دیدم، چون نه تنها مربی بعدی، یک لقمه حاضر و آماده را که همان سهمیه المپیک است به دست آورده، بلکه قرارداد من خیلی ساده و بدون حتی اطلاع رسانی مناسب فسخ شد. من درکی درست و واقعی از شرایط سخت ایران به ویژه در زمان شیوع ویروس کرونا داشتم. من حتی تقاضای پرداخت کامل مبلغ قرارداد و غرامت را از فدراسیون ایران نکردم، چون تنها هدفم تبدیل المپیک به یک داستان زیبا برای والیبال ایران بود. حالا تنها منتظر هستم تا جزئیات فسخ قرارداد برای من ارسال شود. من خواهان یک توافق منصفانه هستم.
کولاکوویچ در مورد آینده شغلی خود گفت: من قطعاً به اروپا برمی گردم تا هدایت یک تیم باشگاهی را بر عهده بگیرم. مقصد من هنوز معین نیست، چون ابتدا باید تکلیفم با فدراسیون ایران معین شود. از طرفی، ویروس کرونا همه فعالیت های ورزشی را به صورت تعلیق درآورده است. من هم مثل سایر مردم دنیا به راحتی نمی خوابم و منتظر هستم تا این بلای بزرگ از کره زمین دفع شود.
او در مورد زندگی و کار در ایران گفت: من با این ذهنیت که وارد یک کشور تحریم شده خواهم شد به ایران رفتم، ولی شرایط کاملاً متفاوتی را تجربه کردم. ایران، کشوری زیبا با مردمانی خوب است. من ارتباط بسیار خوبی با بازیکنان، کادر فنی و سرپرست تیم ملی داشتم. رختکن تیم ملی، جو بی نقصی داشت و من شرایط کاری بسیار خوبی در ایران داشتم. با این حال فدراسیون والیبال ایران، مسائل سازمانی بزرگی داشت که یکی از آنها عدم ثبات مدیریت بود. والیبال ایران در مقطعی حتی بدون رئیس اداره می شد. از طرف دیگر مثل سایر مربیان خارجی که به ایران آمده بودند، حضور من هم با مخالفت مربیان ایرانی و رسانه هایی که از آنها حمایت می کردند، روبرو شد. من به کار کردن در شرایط پرفشار عادت دارم و می توانم از پس اوضاع سخت بربیایم، ولی هرگز آرزو نمی کنم که یک بار دیگر تا آخرین روز کاریم زیر بار توقعاتی سنگین بروم.
کولاکوویچ گفت: ایرانی ها همچنان خودشان را در موضعی قدرتمند که از تمدن پارس باقی مانده است، می دانند. آنها در همه زمینه ها از جمله والیبال چنین حسی دارند. ایران، تیم والیبال بسیار خوبی دارد که بارها قهرمان آسیا شده و نتایج خوبی در لیگ ملت ها کسب کرده است. این تیم در رده بندی فدراسیون دنیای از صربستان که قهرمان اروپا شده هم بالاتر است و سهمیه حضور در المپیک را به دست آورده، ولی ابرقدرت نیست. آنها ذهنیت یک ابرقدرت را دارند و قسمت درام داستان از همین جا آغاز می شود. قبول دو یا سه شکست مقابل برزیل برای آنها انتها دنیاست. ما بدون امیر غفور که یک بازیکن کلیدی برای تیم ملی بود و با چند بازیکن بیمار از تورنمنت چین، جواز حضور در المپیک را کسب کردیم، ولی ایرانی ها همچنان از این نتیجه ناراضی هستند. آنها هرگز راضی نمی شوند.
سرمربی پیشین تیم ملی ایران شرح داد: مربیان صرب زیادی مثل سوتکوویچ، زوران گاییچ و اسلوبودان کواچ پیش از من در ایران کار کرده اند و همگی از ارتباطی اسرارآمیز در ایران صحبت می کردند. برای مثال خانواده و روحانیون در ایران، اهمیت و احترام خاصی دارند و امکان ندارد که یک بازیکن یا فرد جوان، زودتر از بازیکنان باتجربه تر یا مسن تر از خود وارد آسانسور با اتوبوس بشود. آنها هم مثل ما می توانند ساعت ها حرف بزنند، ولی هیچ کاری انجام ندهند. سخت ترین نکته در مورد آنها فهمیدن حقیقت است. این نکته را یکی از بازیکنانم در همان روزهای اول به من گفت.
او در مورد نحوه مقابله ایران با ویروس کرونا گفت: من از روز 15 مارس در مونته نگرو هستم و اطلاع زیادی از شرایط ایران ندارم. فقط می دانم که خطر خیلی جدی است. همه دنیا چنین شرایطی دارند. ایرانی ها مردم مغرور و سختکوشی هستند که همه تلاش خود را برای رسیدن به اهداف خود انجام می دهند. آنها در مورد کرونا، دانش و امکانات پزشکی و بهداشتی خود را خیلی سریع تقویت کرده و گسترش دادند. من می دانم که این عجیب به نظر می رسد و خیلی ها آن را باور نمی کنند، ولی من پس از زندگی در ایران، این پیش داوری را کنار گذاشتم. از طرف دیگر، حفظ بهداشت و سلامتی یک جامعه بزرگ 85 میلیونی مثل ایران، کار آسانی نیست. من عمیقاً آرزو می کنم مردم ایران از این شرایط با کمترین تعداد قربانی عبور کنند.
منبع: خبرگزاری تسنیم